کوندرا، نویسنده اهل چک، با تلاش برای رهایی از مدرنیسم رماننویسان نو، خود را به عنوان یک نویسنده «مدرنیست ضد مدرن» معرفی میکند و این تمایل و تلاش در دوران گذار از مدرنیسم به پستمدرنیسم بسیار ...
بیشتر
کوندرا، نویسنده اهل چک، با تلاش برای رهایی از مدرنیسم رماننویسان نو، خود را به عنوان یک نویسنده «مدرنیست ضد مدرن» معرفی میکند و این تمایل و تلاش در دوران گذار از مدرنیسم به پستمدرنیسم بسیار در آثار او نمایان میگردد. در واقع آثار کوندرا بر اساس پارادایمهای متفاوت در دنیای جدید شکل میگیرد و در این راستا، سعی نویسنده در نشان دادن آشفتگی جهان پست مدرنِ بدون کلان روایتها مؤثر بوده است. اثر سبکی تحملناپذیر هستی که برای اولین بار در سال 1984 و تنها 5 سال بعد از تحقیق ارزشمند ژان فرانسوا لیوتار با عنوان شرایط پستمدرن چاپ شد، نماد اراده نویسنده در به تصویر کشیدن دنیای پستمدرن است، ارادهای که چگونگی تحقق آن در این اثر، هدف این پژوهش میباشد. بر این اساس، برآنیم تا در ابتدا به تبیین مفهوم پستمدرنیسم نزد کوندرا پرداخته و آن را با آنچه لیوتار به عنوان نظریهپرداز این عرصه، مطرح کرده است مقایسه کنیم. سپس، سعی خواهیم کرد با تکیه بر اثر مذکور، شاخصههای نوشتار پستمدرنیستی را بررسی کرده و نشان دهیم چگونه راهبردها و شیوههای روایی و متنی و عملکرد آنها نیز در خدمت ادبیات پستمدرن کوندرا به کار گرفته میشوند.